جدیدا نظر آدم های مختلف با سن های مختلف توجهام رو جلب کرده در مورد دانشگاه. هر کسی نظر خاص خودش رو داره و از زاویه دید خودش نظرش رو میگه. منطقا با یک فرمول کلی برای همه آدم ها نمیشه گفت که دانشگاه خوبه یا بده یا … در نتیجه من هم تصمیم گرفتم نظرم رو بنویسم.
اول اینکه یک پیشزمینه ای در مورد من باید بدونید تا زاویه دید من به دانشگاه رو کمی بهتر متوجه بشید. من مدرک کارشناسی و ارشد کامیپوتر دارم و هر دو دانشگاه دولتی و راه دور بودن. کارشناسی رو از طریق کنکور و ارشد رو بدون کنکور خوندم. شغلم مستقیما با رشتم مرتبطه و شروع یادگرفتن کامپیوتر هم از همین دانشگاه شروع شده.
سعی میکنم اول خوبی ها و بعد بدی ها رو بگم و درنهایت با جمع بندی نظرم رو بنویسم.

خوبی ها
نکته اصلی دانشگاه برای من دیدن آدم های مختلف با نگرش های مختلفه. خط فکری های مختلف رو توی دانشگاه بین بچه ها میشه دید و خیلی چیز های با ارزش تری که توی کتاب های دانشگاه نیست رو میشه اونجا یاد گرفت. ی بار جمله ای رو توی توئیتر خوندم که گفته بود “فاصله ی ۱۸ تا ۲۲ سالگی ۴ سال نیست بلکه ۴۰ ساله” و برای من این جمله توی دانشگاه ثابت شد. تجربه ای که توی اون ۴ سال از زندگی کردن توی خوابگاه و آشنا شدن با آدم های مختلف بدست آوردم واقعا ارزشمنده برام. دید خیلی بهتری نسبت به اطراف و مسائل مختلف پیدا کردم.
زندگی داخل خوابگاه شما رو عوض میکنه. هر چقدر هم که به خانواده وابسته نباشید، بودن داخل خوابگاه شما رو آدم مستقل تری میکنه. تقریبا هر کاری که بخواید انجام بدید به عهده خودتونه و باید با هر کیفیتی که شده از پسش بر بیاید. از طرفی زندگی کردن کنار آدم های دیگه به شما یاد میده که چطوری با شرایط و آدم ها و اخلاق ها مختلف کنار بیاید.

دوران چهار سالهی دانشگاه (توی ارشد اوضاع کمی متفاوت میشه) کسی با شما کاری نداره. اجتماع و خانواده از شما انتظاری نداره ، استرس کنکور و قبولی در دانشگاه تمام شده و فرصت بیشتری دارید برای کشف محیط اطرافتون . از طرفی تا قبل از ۱۸ سالگی احتمالا خانواده روی شما کنترل بیشتری داره ولی بعد از اون آزادی بیشتری خواهید داشت و این فرصت کشف موقعیت های جدید رو میده
همین فرصت کشف چیز های جدید و اینکه کسی با شما کاری نداره این امکان رو به شما میده که آماده بشید برای دوران بعد از دانشگاه و بازار کار. میتونید کار های مختلف رو امتحان کنید و بعد از اینکه پیدا کردید چی دوست دارید شروع به یادگرفتنش کنید، با این کار وقتی از دانشگاه خارج میشید آماده کار هم هستید. درک میکنم که درس خوندن توی دانشگاه وقت زیادی میگیره و شاید بگید فرصت یادگرفتن چیز های جدید نداریم ولی لازم نیست توی دانشگاه ۲۰ بگیرید. 🙂 سعی کنید نمره خوب بگیرید و از فرصت اضافه ای که در اختیارتون هست برای یادگیری و تجربه استفاده کنید.
بدی ها
برای گرفتن مدرک شما باید ی مجموعه درس مشخص رو بر اساس چارت دانشگاه بخونید. مجموعه ای از درس هایی که هیچ وقت توی زندگی بدردتون نمیخورن از درس های عمومی گرفته تا درس هایی که تخصصی اند ولی شاید توی فیلدی که شما به شکل جدی دنبالش میکنید بدرد نمیخورن مثل درس های سخت افزار برای کسی که میخواد برنامه نویس باشه یا مثلا فیزیک ۱ و ۲ با آزمایشگاهش با هم :/
چنین درس هایی فقط وقت شما رو تلف میکنند. درسته که شما در نهایت یک چیزی یاد میگیرید من هم مخالف یادگرفتن نیستم اما ایده این هست که از فرصت به شکل خوب استفاده کنیم. گاهی خوابیدن و استراحت کردن بهتر از انجام دادن کاری هست که هیچ آورده ای برای شما نداره.

یکی از بدی های دانشگاه های دولتی تعهد خدمت به مدت خیلی طولانی تر از اون چیزی که درس خوندیده. مثلا من به مدت ۴ سال کارشناسی درس خوندم و به مدت ۸ سال باید کار کنم تا بتونم مدرکم رو آزاد کنم. درسته که بخشی از هزینه تحصیل من رو دولت داده ولی منصفانه این هست که اگر ۴ سال هزینه کرده من هم ۴ سال تعهد خدمت داشته باشم.
این مورد به خودی خود بد نیست ولی خیلی از بچه هایی که مخالف دانشگاه هستند اون رو مطرح میکنند و اون این هست که بعد از دانشگاه بیکارن و کار پیدا نمیکنند. در حال حاضر برای بچه های کامپیوتر شغل هست اما خیلی از بچه ها بیکار هستند. در رابطه با دانشگاه این رو باید بگم که دانشگاه به شما اونقدر سواد یاد نمیده که بتونید باهاش کار پیدا کنید و اگر قصد دارید کار پیدا کنید باید خارج از حیطه دانشگاه شروع کنید به یادگرفتن. یوتوب ببینید، پروژه تعریف کنید و انجام بدید، کتاب بخونید و توی مهارت های تخصصی تون عمیق بشید.
جمعبندی
نظر کلی من این هست که برای کنکور خودتون رو نکشید، سعی کنید معقول درس بخونید و به خودتون سخت نگیرید. شما قرار نیست همیشه بهترین باشید و از طرفی دنیا بزرگتر و پیچیده تر از این هست که قبول شدن یا نشدن داخل یک دانشگاه سرنوشت شما رو به کلی تحت تاثیر قرار بده.
برید دانشگاه، یکمی درس بخونید، کلی تجربه کسب کنید و در نهایت از این فرصت ۴ ساله برای شناخت بهتر خودتون ، درک کردن محیط اطراف و کشف آدم های جدید استفاده کنید. توی دانشگاه دوستای خوبی پیدا میکنید که شاید تا آخر عمر براتون بمونن.
در کل این چهار سال رو حروم نکنید در عین حال که خوش میگذرونید، دنبال یادگرفتن و عمیق شدن هم باشید. دانشگاه با تمام سختیاش بالاخره ی روزی تموم میشه و فقط خاطره های خوبش باقی میمونه.
پ.ن : عکس های بالا مربوط به دانشگاه هستن. من روزای خوبی رو توی اون دانشگاه و شهر داشتم و همیشه دوست دارم بهش برگردم. عکس های باحال تری هم داشتم ولی خب نمیشه اون ها رو اینجا گذاشت.